استان: شهرستان: منطقه:
خدمات و تشریفات عروسی:

ازدواج در ایران به روایت خبرگذاری فرانسه

ازدواج در ایران به روایت خبرگذاری فرانسه

به گزارش سایت دوشیزه به نقل از افکار، لوموند در گزارشي از وضعيت ازدواج در ايران مي نويسد: تقريباً يک دهه است که خانواده سعيد، 39 ساله، درتلاشند تا براي او همسر پيدا کنند. او مورد خوبي است: فرزند آخر يک خانواده مرفه در مشهد که در فرانسه و در رشته روانشناسي باليني فارغ التحصيل شده و يک شخصيت روشنفکر محسوب مي شود. والدين او براي او چندمين بار به خواستگاري رفته اند. سعيد بيش از 15 بار به خواستگاري رفته، ولي هيچ يک از آنها به نتيجه نرسيده. مي گويد: "هر بار که خواستگاري مي روم، از دختر خوشم نمي آيد."




لوموند فرانسه مي نويسد؛ سعيد بهار امسال موافقت خود را با يک خواستگاري ديگر اعلام کرد. او که همچنان در نزد مادرش که از 20 سال پيش تاکنون بيوه است زندگي مي کند، تسليم فشارها شد. در زمان بحران اقتصادي و تورمي که از مرز 30 درصد گذشته و همچنين نرخ بالاي بيکاري در نزد جوانان، خانواده ها همچنان اصرار دارند که جوانه هايشان از آب و گل دربيايند.

اين بار همسايه طبقه بالاي آنها از دختر زيبايي صحبت کرده که اهل تبريز است و پس از يک ازدواج ناموفق به دنبال همسر است.

سعيد مي گويد: "آرزو دختر بدي نيست. او فوق ليسانس معماري دارد و بيکار است، ولي پدرش بسيار ثروتمند است. او يک خانه به آرزو داده تا زندگي آينده اش را در آن ادامه دهد." اين سومين ديدار آنهاست. او ابتدا با خانواده اش به مشهد آمد. سپس سعيد به همراه مادرش به تبريز رفت و بازديد او را پس داد. او درحالي که به خواستگاري مي رود مي گويد: "همين جا بود که به من گفت قبلاً ازدواج کرده و من به او گفتم که مشکلي با اين مسأله ندارم." سعيد مي داند که به لحاظ روشنفکري، يک مورد مناسب براي اين خانواده متمول تبريزي محسوب مي شود. آرزو 10 سال از او کوچک تر است.

پس از بيش از يک ساعت بحث و گفتگو، تاريخ ازدواج مشخص مي شود. حميد، برادر بزرگ تر سعيد و پدر سه فرزند، مي گويد: "در ايران، خواستگاري، برخلاف کشورهاي غربي، شانس بيشتري براي داشتن يک ازدواج موفق ايجاد مي کند، زيرا در ايران روي خانواده خيلي تحقيق مي شود." در ايران ازدواج ميان دختر و پسرهاي فاميل نيز امکان پذير است.

لوموند در ادامه ادعا مي کند؛ برخي ديگر به دنبال آينده اي متفاوت مي گردند؛ داشتن گذرنامه براي رفتن به خارج از کشور. مهدي 32 ساله، مهندس عمران، 11 بار به خواستگاري رفته. او مي گويد: "من در ايران هيچ پيشرفت شغلي ندارم. مي خواهم به ايالات متحده بروم. اگر با زني که در آنجا زندگي مي‌کند ازدواج کنم، آسان تر خواهد بود."

ممکن است آرزوي مهدي برآورده شود. مادرش مي خواهد به خواستگاري يک دختر ايراني-آمريکايي برود. او خانواده دختر را نمي شناسد، ولي اميد زيادي دارد. خانواده جاويدي از سال 1995 در تگزاس زندگي مي کنند. مهدي مي گويد: "در خانواده جاويدي همه دکتر هستند." والدين ليلا محقق ژنتيک مولکولي اند و ليلا نيز به تازگي دکتراي بيماري هاي ذهني و تغذيه را از دانشگاه آستين اخذ کرده است.

مادر مهدي مي پرسد: "خانم جاويدي، شما بيست سال در آمريکا زندگي کرده ايد و فرهنگ و رسوم هر دو کشور را مي شناسيد. چرا براي ازدواج دخترتان به ايران آمده ايد؟" او در پاسخ مي گويد: "من ازدواج هاي زياد و همچنين طلاق هاي زيادي را در غرب ديده ام. ما در آمريکا زندگي مي کنيم، ولي به سنت خودمان بسيار پايبنديم. معتقديم که در صورت ازدواج دخترمان با يک ايراني که هم فرهنگ خودمان است، با مشکلات کمتري روبرو خواهيم بود." مهدي که از اين پاسخ راضي است به انگليسي مي پرسد که آنها قصد دارند پس از ازدواج دخترشان کجا ساکن شوند. مادر ليلا به فارسي پاسخ مي دهد و مي گويد: "من لحظه هايي را که در آمريکا داشتم بسيار دوست دارم، ولي به دليل دلتنگي ام، مايلم به ايران بازگردم و همين جا زندگي کنم." اين يک ضربه شديد براي مهدي است، چرا که تمامي اميدش براي رفتن به خارج از کشور نابود مي شود. او ديگر اين خواستگاري را پي نگرفت.

براي برخي، ازدواج در شرايط فعلي، به عنوان يک بيمه محسوب مي شود. براي برخي ديگر، ازدواج راهي براي خروج از ايران است. نيلوفر 22 ساله و فوق ليسانس اقتصاد نظر متفاوتي دارد: "بحران اقتصادي و تورم، ازدواج را بسيار سخت تر کرده. بايد طلا خريد، لباس عروسي خريد؛ اجاره محل براي عروسي، فيلمبردار، شام براي 500 نفر، اتومبيل، گل، آرايش عروس، لباس داماد و آپارتمان. بيشتر پسرها نمي توانند از عهده اين خرج ها برآيند. تعداد ازدواج ها کم شده و طلاق افزايش يافته. و اکنون ازدواج با کسي که دوستش داري و او نيز پول ندارد، غيرممکن شده است."

درحالي که در زمان خواستگاري يک دسته گل و مقداري ميوه و شيريني کفايت مي کند، ولي يک جشن عروسي در حدود 10 هزار يورو هزينه دارد و اين درحالي است که ميانگين حقوق يک فرد به طور ماهانه 300 يورو است. عشق قيمت ندارد، ولي به نظر مي رسد که ازدواج قيمت دارد. معمولاً اکثر هزينه ها به عهده خانواده پسر است، و خانواده دختر جهيزيه را تهيه مي کنند.

نيلوفر از اين ماديات گرايي که در ايران رواج يافته دلگير است. او پنج ماه پيش حاضر شد افرادي به خواستگاري اش بيايند.

تاریخ درج: 1394/11/25
به اشتراک بگذارید: Google اشتراک در فیس بوک twitter Pinterest

نظرات کاربران

فرم ارسال نظر

نام و نام خانوادگی:
پست الکترونیک:
متن نظر:
* لطفا کاراکترهایی را که در تصویر می بینید در کادر پایین وارد کنید:

امتیاز دهی به این مقاله

شما هم نظر دهید

امتیاز کاربران به مقاله ازدواج در ایران به روایت خبرگذاری فرانسه از مجموع 0 امتیاز