بله برون فلافل با رقص آذری

پنجشنبه بله برون فلافل بود.

خاله ماری به زور مرخصی گرفت و صبح زنگ زد که تونستم مرخصی بگیرم و منم میام همون آرایشگاهی که تو میری. زنگ زدم واسه دونفر وقت گرفتم. قرار بود ساعت 12:30 ماشین بیاد با مهمونهایی که وسیله نداشتند بریم تهران خونه عروس. 12 فلافل زنگ زد که شما کجایید ماشین الان میاد ما هم هول هولکی لباس پوشیدیم و رفتیم خونه. موهامونو اتو کشیده بودیم. تا خاله اتو بکشه منم آرایش کردم.



اومدم خونه موهای فلافل رو سشوار کردم و حسابی کرم و تافت زدم. ماشین اومد وسایل عروس رو با تزییناتی که کرده بودم بردیم تو ماشین جای شیرینی هم 2 تا کیک خریدیم. ساعت 3:30 رسیدیم خونه عروس . نیم ساعتی رقصیدیم و بعد پذیرایی شدیم که از شانس ما برق رفت. یک ساعت برق نبود. فرفری بیچاره خیلی ناراحت شد. لباسش یاسی بود .آرایش و موهاشم خیلی ناز شده بود. همه میگفتند شبیه یکی از بازیگرهای جدید اما هر چی فکر کردم یادم نیومد. تا اینکه خاله فاطمه گفت یک کمی شبیه گلشیفته است.

قرار بود مجلس 5 تموم بشه اما چون برق اومد تا نزدیک هفت بزن و بکوب برقرار بود. دیگه بعدش برگشتیم خونه و ساعت 9:30 مهمونها خونه ما شام خوردند.

آهنگ آذری هم داشتند و حسابی رقصیدند. اولین بار بود رقص آذری می دیدیم. ریتم معمولیشو یاد گرفتم ولی اون رقص پا وحشتناکه رو نه. خیلی تند بود.

به اشتراک بگذارید: