استان: شهرستان: منطقه:
خدمات و تشریفات عروسی:

تعیین مهریه با کمک باجناقها

تعیین مهریه با کمک باجناقها

پریشب ...مثه هرشب زهره باز اومد به خوابم... ببخشید اشتباه شد دیشب رفتیم برا بله برون واااااااااای دارم آتیش میگیرم از این خرج و گرونی،دلم میخواد بمیرم(خشایار در حال گله کردن از گرونی)
خلاااااااااصه با مقدار لازم فک و فامیل رفتیم اونجا،ماشالا ماشالا باجناقا قدشون سر به فلک کشیده ،توو مسابقات تیکه اندازی هم مقام اول دارن مخصوصا بزرگه،از این قضیه که سری دراز دارد میگذریم ولی بگم بچه خیلی خوبیه ا،کلی هم باهاش خندیدیم،آخر کار هم گفت هرکار و کمکی خواستی بیا پیش خودم معاون بانکه میخوام برم پیشش که اگه بشه یه اختلاص کنیمشـ ـكلـك هاے پـ ـادشـاه وَ مـَ ـلکـ ـه



بعد پدر زن بسیار خوشگل صحبت کرد ویکم صحبت کردن فامیلا و نتیجه مهریه اینگونه شد
214 سکه به نیت 124 هزار پیامبر فقط صفر که میدونید ارزشی نداره و عدداشم یکم قاطی پاطی کردیم قشنگ شه
و سه دونگ خونه که اونم نوشتیم و همگی امضا کردیم و دادیم به پدر زن آخه میدونید که وقتی خونه نداشته باشی نمیتونی مهر کنی باید معادلش سکه بدی دیگه سخنای بسیار شد سر مهریه اولش خانواده نسترن گفتن 400 تا سکه فقط خانواده ما 200 سکه،باجناق قبلی ما کاشانیه،بعله میدونم چه فکری کردید،راضی نیستا
دراومد و گفت (با لهجه اصفهانی بخونید) میگِن که مِهریهِ هدیه ایه از طرِفِ مرد به زنِیش من با خونوادِم سرِ همین قِضیه بحث داشتیم خونواده خانوم میگفتن که 600 تا بابام اینا میگفتن 200،300 تا منِم گفتم نه، باشه چهارصِد تا حالا هم آقا ناصر هرچی که خودِش دلِش میخِد بگه و هدیه بده به زنِش منم نامردی نکردم گفتم نه حرف شما نه حرف ما باشه 300 تا البته توو پرانتز بگم مهریه هم مهم نیس بنده عاشق زنمم و همیشه براش هدیه های خیلی خوشگل وخوب میخرم،بهلههه
پدر زن ما هم گفت که : ما ز یاران چشم یاری داشتیم...همه خندیدن و... دیگه خودش اون مهریه که گفتم رو فرمودن و در نهایت هم بعد اینکه شیرینی و میوه و اینا خوردیم که البته بنده یه دونه فقط چایی نصیبم شد آخه هرچی برمیداشتم یهو یکی میگفت ناصر جان بیا جامونو عوض کنیم و این چنین میشد که میوه وشیرینی من جا موند در آن قسمت ایشالا دو سه روز دیگه یه خطبه محرمیت برامون میخونند بعد رمضونم عقد و این حرفا ما هم زن گرفتیم...
اونم چی همزن برقی سایا نه بابا زن کجا بوده فعلا نامزدیم واقعا فک کردی زن گرفتم؟؟دیشب همزن برقی گرفتم دیگه بعد اون شب هم خدافظی کردیم و آمدیم منزل فقط هنوز توو کف باجناقمم،خیلی هم اذیت دایی ساده لوح من کرد،والا البته دو سال باهم همکار بودن قبلش دیشب هم زنگ پدر زن زدمو تشکرات لازم رو کردم
دیگه همینا ...ا
 

تاریخ درج: 1394/10/23
به اشتراک بگذارید: Google اشتراک در فیس بوک twitter Pinterest

نظرات کاربران

فرم ارسال نظر

نام و نام خانوادگی:
پست الکترونیک:
متن نظر:
* لطفا کاراکترهایی را که در تصویر می بینید در کادر پایین وارد کنید:

امتیاز دهی به این مقاله

شما هم نظر دهید

امتیاز کاربران به مقاله تعیین مهریه با کمک باجناقها از مجموع 0 امتیاز