خیلی از پدر و مادرها به گرفتن لوکس ترین جهیزیه ها به دخترانشان اصرار دارند . حتی اگر اوضاع مالی آنها خوب هم نباشد باز هم با گرفتن وام و یا فروختن بخشی از اموال خود لیست کامل از جهیزیه به نوعروس خود می دهند . گران ترین مدل های مبلمان ، لوازم برقی ، ظرف و بلور و کریستال و .. که حتما خارجی هم باید باشد بخشی از این ناهنجاری فرهنگی و اجتماعی است
بسیاری از خانوادهها به دادن گزافترین جهیزیهها به دخترانشان تاکید دارند. حتی اگر وضع مادی خانواده چندان عالی نباشد بازهم حاضر است با تحمل فشار انواع وام به دختر خود کاملترین جهیزیه را بدهد. لوازم برقی لوکس آخرین سیستم، مبلمانی شیک و تجملاتی و چند دست ظرف و بلور و کریستال، همه چیز از ریزودرشت به کاملترین شکل. دختر آنها بیهیچ تلاشی از روز اول زندگی صاحب همه وسایل است و چون بدون تلاش به آنها رسیده، ناخودآگاه قدر نمیداند و تلاش چندانی نمیکند. برعکس دخترانی که از ابتدای زندگی جهیزیهای مختصر دارند، اما با قناعت و تلاش اندک اندک به داشتهها میافزایند و قدر کوچکترین چیزها را میدانند.
در این زمینه نظر کارشناسی آزاده عزیزی، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی را جویا میشویم که در ادامه میخوانید:
پیوستن دو قلب در این دوره و زمانه، کار بسیار سختی است؛ چون ازهر طرف مسائل و شرایط متفاوتی را تحمیل میشود و در بیشتر اوقات این موانع ذاتی نیست و در هر شرایطی که تمایل ازدواج باشد، گرفتاریهای ریز و درشت دست و پایتان را میگیرد. بیشتر این مشکلات زاییده توقعات عجیب و غریب ما آدمهاست که برخی از آنها را خانوادهها ایجاد میکنند و تعدادی هم زاییده عوامل محیطی و تحولات پر شتاب عصر جدید هستند.
به گزارش دوشیزه به نقل از جام جم : جوانان هم خواسته یا ناخواسته آنها را پذیرفته و در برابرشان تسلیم شده اند؛ از اجرای مقدمات عقد و عروسی گرفته تا مهریههای سنگین و تهیه وسایل زندگی و مسکن. در حالی که میتوان با آگاهی، دوراندیشی و اندکی قناعت در زندگی راهی به سوی همکاری مشترک برای ساختن زندگی سوق داد. در گذشته براساس باوری درست و خردپذیر، جوانان پس از ازدواج مدتی کنار والدین خود زندگی میکردند تا هم از دانش و تجربیات آنان استفاده کنند و هم ابتدای زندگی سرپناهی داشته باشند.
علاوه بر این، صرفهجویی بسیار مؤثری در امور اقتصادی انجام میشد و فرصتی مناسب برای پسانداز و تهیه مسکن مستقل به هنگام نیاز فراهم میآمد. متأسفانه زوجها بیشتر از روی تقلید و چشم و همچشمی، هزینههای غیر ضروری را به خود تحمیل میکنند. اصرار بر تهیه و دوخت لباس گرانقیمت و به اصطلاح مارکدار عروس و داماد، نمونههای بارزی از این هزینههای غیرضروری است؛ در صورتی که میتوان با گرفتن لباس عروس امانی از دوستان یا کرایه آن، مراسم ازدواج را به سرانجام رساند تا هزینههای مازاد، صرف امور مهم و ضروری زندگی بشوند.
امروزه زوجها به خرید کالاهای غیرایرانی اصرار میورزند و آن را نشانه نوعی کلاس و ژست اجتماعی و بهانهای برای تفاخر و بزرگی خود میدانند. برخی بیتوجه به کیفیت و هزینه اقلام جهیزیه و نیز بیاعتنا به آثار منفی آن نسبت به صنعت و اقتصاد کشور، به خرید کالاهای غیر ایرانی اصرار میورزند و آن را نشانه نوعی کلاس و ژست اجتماعی و بهانهای برای تفاخر و بزرگی خود میدانند. یکی دیگر از موانع یا مشکلات ازدواج، خریدهای غیرضروری، بیفایده یا کمفایده است.
متأسفانه زوجها بیشتر از روی تقلید و چشم و همچشمی، هزینههای غیرضروری را به خود تحمیل میکنند. آفتی که خانواده عروس را مجبور می کند بهرغم ناتوانی مالی و اقتصادی و تنها به دلیل همرنگی با جماعت و با پیروی از آداب و رسوم نادرست، اقدام به خرید لوازمی کنند که دهها برابر بیشتر از نیازهای زندگی و توانایی مالی خانواده هاست و در بیشتر موارد، بیش از این که در زندگی مشترک جنبه کاربردی داشته باشند، تنها نقش تزئینی دارند، مانند ظروف گرانقیمت و سرویسهای کریستال که ممکن است در طول زندگی مشترک برای همیشه در ویترین باقی بمانند و حتی یک بار هم مورد استفاده قرار نگیرند.
همچنین مبلهای حجیم و گران قیمت که در آپارتمانهای کوچک، مکان مناسب و کافی برای قرار دادنشان وجود ندارد. به یقین با حذف اینگونه هزینهها از لیست خرید و تبدیل آنها به پسانداز، میتوان از تعهدات سنگین بانکی و اقساط پایان ناپذیر پس از مراسم رهایی یافت .
پرورش هوش عاطفی
زندگی مشترک جای مناسبی برای رشد و ارتقاست. هدف از زندگی مشترک باید تولید و ایجاد باشد. آنچه سبب میشود ازدواج با موفقیت روبهرو شود به شکل شگفتانگیزی ساده است؛ آنها که زندگی زناشویی موفق دارند لزوما باهوشتر، غنی تر یا به لحاظ روانی برتر از دیگران نیستند، بلکه در زندگی روزمره خود به پویاییهایی دست یافتهاند. بتازگی مشخص شده است هوش عاطفی یکی از عوامل موثری است که براساس آن میتوان موفقیت یک زوج را در زندگی مشخص کرد. هرچه هوش عاطفی زن و شوهر بالاتر باشد، بهتر میتوانند یکدیگر را درک کنند و به هم احترام بگذارند و حرمت ازدواجشان را پاس بدارند. پرورش هوش عاطفی، بزرگترین جهیزیهای میتواند باشد که خانواده به فرزندش تقدیم میکند.
موفقیت در یک ازدواج به برداشتها و گذشتهای فرد وابسته است. زوجهایی که با دست خالی زندگی مشترک خود را آغاز میکنند، همراه هم کار و هزینههای زندگی را میپردازند، وسایل و مایحتاج زندگی خود را با پسانداز اندک خود تامین میکنند و نسبت به هم عشق و علاقه بیشتری دارند، شخصیت این افراد مستقل و بااعتماد به نفس شکل گرفته و همین فرآیند و پویایی زندگی را جذابتر کرده و زوجین درکنار هم به اهداف مشترک میرسند و فشارهای روحی و روانی زندگی را تقسیم و کنار یکدیگر سالها را سپری میکنند. اینان فرزندان لایقتر و مستقلتری را پرورش میدهند.
تاریخ درج: 1396/03/21
دانلود مقاله